روان شناسی رشد در جوانی

ساخت وبلاگ

مقدمه

روان شناسی رشد می‌گوید با پایان دوران نوجوانی و آغاز مرحله جوانی بسیاری از مشکلاتی که با آغاز بلوغ برای فرد بوجود آمده بود (تاثیر بلوغ در رفتار جوانان) ، فروکش کرده و تا حدودی فرد توانسته است به ثباتی نسبی قدم بگذارد.

جایگاه‌ها ، نقش و هویت جوان تا حدودی برایش روشن شده و از این پس می‌رود تا شرایط و موقعیت خود را مستحکم‌تر و باثبات‌تر سازد.

هرچند آثار مربوط به بحران‌های مرحله قبل ممکن است هنوز وجود داشته باشد و برخی جوانان هنوز با مسائلی چون سردرگمی و هویت روبرو باشند. 

در هر حال عوامل مختلفی می‌تواند گذر از مرحله نوجوانی را به جوانی متاثر سازد. برخی عوامل به صورت عوامل تاخیر دهنده و برخی عوامل به عنوان تسهیل کننده گذر از این مرحله می‌باشند.

به هر حال جوانی آغاز می‌شود و فرد وارد دورانی می‌شود که هرچند پخته‌تر و تواناتر از مراحل قبلی است، اما هنوز با مشکلاتی گریبانگیر است که با سرنوشت او در مراحل بعدی زندگی ارتباط مستقیم دارند. 

نوجوانی دوره ای بسیار جالب و هیجان انگیز برای بررسی است.

زیرا در این دوره از رشد، کودک در معرض آشفتگی های روانشناختی بسیاری است و می خواهد به دوران بزرگسالی گذر کند.

روانشناسانی نظیر اریک اریکسون به کشف و بررسی چگونگی گذر این دوره و شکل گیری هویت کودک در روان شناسی رشد علاقه بسیاری داشته اند.

در این سنین، کودک معمولا دوست دارد محدودیت هایی را تجربه، و هویت های جدیدی را کشف کند.

زیرا نوجوان در این سن می‌خواهد بفهمد که واقعا چه کسی است و می‌خواهد چه کسی بشود.

روانشناسان رشد می‌توانند به نوجوانان در این سن کمک کنند.

نوجوان در این دوران با چالش های مختص دوره نوجوانی مانند بلوغ، آشفتگی های احساسی و فشار اجتماعی مواجه هستند.

روان شناسی رشد در دوران جوانی

از نظر روان شناسی رشد، رشد جسمی تا رسیدن به این دوره دو مرحله بحرانی و جهشی خود را پشت سر گذاشته است.

در دوره کودکی و به ویژه دوره نوجوانی ، رشد جسمی چشم گیر بوده و با تغییرات اساسی مشخص می‌شود.

با شروع جوانی آهنگ رشد تدریجی‌تر و کندتر می‌گردد و دیگر آن سرعت مرحله قبل را ندارد.

رشد قد و اندام‌های بدن هرچند متوقف نشده، ولی بسیار کند شده است.

رشد فکری ، شناختی و عاطفی هنوز ادامه دارد و تجاربی که جوان با آنها برخورد می‌کند، فکر و بینش او را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

در مرحله قبل اگر نوجوان در تلاش بر عنادورزی در مقابل افکار و شناختهایی بود که اطرافیان و به ویژه از طرف والدین به او دیکته می‌شد.

در این دوران تمام تلاش جوان رسیدن به یک ثبات فکری و شناختی است.

هرچند در این دوران نیز گرایشات مختلفی از طرف جوان تجربه می‌شود و مکاتب مختلفی را انتخاب می‌نماید.

اما هدف از آنها بر هم ریختن و عنادجویی با ارزشهای دیکته شده برای او نیست.

بلکه او در تلاش برای استحکام بخشیدن به هویت خود است و در این راه ممکن است دست به امتحانها و انتخابهای مختلف بزند.

تاثیر دوره نوجوانی در رشد جوانی

طبق نظر روان شناسی رشد؛ جوانی که دوره نوجوانی را در شرایط مناسب و به صورت سالم و مناسبی پشت سر گذاشته، هویت کاملتری از خود دارد و با دشواری‌های کمتری نسبت به افرادی که نوجوانی پرتلاطمی داشته‌اند، روبرو است.

عواطف در این دوران هنوز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند.

هرچند غلیان عواطف و هیجانات دیگر آن تلاطم دوران نوجوانی را ندارد، اما نیاز به عشق و صمیمیت از ویژگی‌های اساسی دوره جوانی است.

تفاوت آن با عواطف دوران نوجوانی ، ثبات و هدفمندتر شدن آن است.

نوجوان با جوشش عواطف و هیجانات ناگهانی خود روبروست، به صورتی که توانایی کامل برای کنترل مناسب آنها ندارد.

خیال‌پردازی‌های شدید ، دوستیهای بسیار صمیمی و روابط با جنس مخالف مضرهایی برای عواطف دوران نوجوانی هستند.

در دوره جوانی فرد تلاش می‌کند، سر و سامانی به عواطف خود بدهد و تصمیماتی برای آنها اتخاذ کند.

اریک اریکسون دوره جوانی را دوره صمیمیت و تعلق می‌داند.

وی معتقد است با شکل گیری هویت ، فرد آماده می‌شود وارد مرحله رشد روانی اجتماعی شود.

در این مرحله فرد می‌تواند بر اساس عشق ، صمیمیت ، دوست داشتن و تعهد رابطه برقرار کند.

بر عکس اجتناب از برقراری رابطه با دیگران ، فرو رفتن در خود است.

رفتاری این چنین منجر می‌شود فرد به گوشه‌گیری و انزوا پناه ببرد.

نیاز به تعلق و صمیمیتی که در این دوران در فرد وجود دارد، منتج به مساله مهم ازدواج می‌شود.

در واقع این دوران را دوران ازدواج نیز نامیده‌اند. 
 

مشکلات مربوط را به تصمیم گیری و انتخابها در جوانی

روان شناسی رشد می‌گوید با رسیدن به یک هویت نسبتا کاملتر ، فرد خواه ناخواه در شرایطی قرار می‌گیرد که ملزم به اتخاذ تصمیمات و انجام انتخاب‌هایی است که اهمیت ویژه‌ای در زندگی فرد دارند.

برخی تصمیم گیری‌ها و انتخاب‌ها سرنوشت ساز هستند، مثل ازدواج ، انتخاب شغل و برخی تصمیماتی هستند، ساده‌تر و جزئی‌تر.

 برای انجام این انتخاب‎ها جوان نیاز به شناخت‎های کامل ، استفاده از راهبردهای مناسب و کمک و یاری راهنمایان دارد.

افزایش توان فکری جوان و بالا بردن قدرت تصمیم گیری وی ، اهمیت بسزایی در صحت انتخاب‌های او خواهد داشت. 
 

ازدواج و انتخاب شغل: دو مشکل اساسی جوانی

روان شناسی رشد می‌گوید دو ویژگی مهمی که در جوانی از رنگ و نمای خاصی برخوردار است و در واقع هر دو از دوره نوجوانی شکل گرفته و بتدریج متکامل‌تر شده‌اند، تمایلات عاطفی واستقلال طلبی است.

تمایلات عاطفی، جوان را به انتخاب کانونی که نیازهای او را ارضا می‌سازد، می‌کشاند.

تمایلات استقلال طلبانه به اتخاذ راهبردهایی برای کسب استقلال مالی ، فکری و ... . 

تلاش ویژه جوان برای کسب استقلال مالی بسیار بارز و روشن است.

او را وادار می‌کند چالش‎هایی انجام دهد تا در راستای انگیزه‌ها و اهداف خود یک منبع درآمد داشته باشد.

بخشی از مشکلات مربوط به شغل به انتخاب‌های جوان برمی‌گردد.

بخش مهم دیگری از آن به شرایط و موقعیت‌های اجتماعی.

اما در هر حال بالا بردن شناخت‌های فرد و قدرت تصمیم گیری و توان او برای استفاده از شرایط و فرصت‌ها و خویشتن شناسی و کشف استعدادها نقش مهمی در موفقیت او برای غلبه بر موانع موجود بازی می‌کند.

همین خصوصیات در انتخاب او برای ازدواج و فراهم آوردن شرائط مناسب نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. 

برای مشاوره از طریق لینک به سایت همدم‌یار مراجعه کنید.

اینترنت...
ما را در سایت اینترنت دنبال می کنید

برچسب : روان‌شناسی,روان‌شناس,روان‌شناسی رشد,کودک,جوان,سالخورده, نویسنده : سعید iamst1 بازدید : 220 تاريخ : چهارشنبه 20 شهريور 1398 ساعت: 13:06